عراق دستخوش تحولات خانمانسوزی شده است که ثمری جز نابودی روند دولت سازی در این کشور استبدادزده ندارد. پارلمان به آتش کشیده شده، ساختمان ریاست جمهوری مورد تعرض قرار گرفته و خیابانها ناآرام است. ساعدنیوز در گفتگو با دکتر سیدجعفر قنادباشی سفیر سابق ایران در لیبی به این موضوع پرداخته است.

به گزارش شبکه خبری ساراپرس به نقل از ساعدنیوز، طی ۲۴ ساعت گذشته تحولات قابل توجهی در عراق رخ داده است و برخی از تحلیلگران معتقدند که این تحولات می تواند به وقوع جنگ داخلی در این کشور منجر شود. پارلمان به آتش کشیده شده است، کاخ ریاست جمهوری اشغال شده و ناآرامی ها رفته رفته بیشتر و بیشتر می شود. انگشت اتهام به سمت مقتدا صدر و طرفدارانش است نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟

دکتر سیدجعفر قنادباشی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ همه خبرها و تحلیل ها راجع به عراق به نقش آفرینی مقتدا صدر و طرفداران او در جریان تحولات این کشور اشاره دارند. حال آن که واقعیت قضایا و جریاناتی که در عراق دست به اغتشاش زدند و در صدد اقداماتی در عراق هستند، فراتر از آن چیزی است که مقتدا صدر و طرفدارانش تصور می کنند و در آن نقش دارند!

واقعیت تحولاتی که در عراق رخ می دهد، این است که جریانات منطقه ای و جریانات فرامنطقه ای از مدت ها پیش در تلاش بودند تا عراق را از روند دولت سازی و تکمیل ساختارهای سیاسی در واقع بازدارند و متوقف کنند و نگذارند که یک نظام مردم سالار مبتنی بر آراء مردم به تدریج بتواند بر عراق حکمفرما شود و عراق به عنوان یک کشور مستقل و قدرتمند در کنار دیگر کشورهای محور مقاومت بتواند در واقع در برابر سیاست های استعماری ایستادگی کند.

لذا ما برای این که بتوانیم وضعیت عراق را تحلیل کنیم، اگر تنها به اقدامات ایذایی و اغتشاش برانگیز مقتدا صدر و طرفدارانش توجه بکنیم، و به جریانات مختلفی که در عراق محل تلاقی قدرت طلبی هایشان است، چه در سطوح بین المللی و چه در سطوح منطقه ای، بی توجه باشیم، راه را به خطا رفتیم.

متأسفانه عمده تحلیل های منتشر شده در ساعات گذشته محور اصلی تحولات اخیر عراق را حرکات و تحرکات مقتدا صدر اعلام کرده اند و این خطای بزرگی است. واقعیت قضیه این است که پارلمان قبلی عراق یک مصوبه ای داشت مبنی بر اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور. یعنی گروه های انقلابی عراق تحت عنوان گروه های شیعی و سنی طرفدار حشدالشعبی و طرفدار مقابله با داعش، طرفدار مقابله با استعمار تلقی می شوند، توانستند در پارلمان قبلی ضرورت خروج آمریکایی ها را از عراق به تصویب برسانند.

این از نظر آمریکایی ها و متحدان اش اعم از انگلیس، فرانسه و ارتجاع منطقه، گناه بزرگی محسوب می شود. گناه دوم، مجلس جدید است. مجلس جدید هنوز دولت را تعیین نکرده، مصوبه ای را مبنی بر ممنوعیت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را تصویب کرد و ماشین عادی سازی را که در دیگر کشورهای منطقه متوقف شده بود، به عقب برگرداند. این هم یک جرم بزرگ از دیدگاه صهیونیست ها بود، صهیونیست ها در دولت آمریکا نفوذ بسیاری دارند؛ تأثیرات زیادی در هیئت حاکمه انگلیس و فرانسه دارند. حتی ارتجاع منطقه را می توانند به سمت خواسته هایشان حرکت بدهند!

لذا این مصوبه در واقع به نوعی محکوم کردن فرایند عادی سازی روابط با اسرائیل آن طور که در امارات و بحرین و دیگر کشورها در جریان بود، محسوب می شد. و این موضوع باعث نگرانی شدید صهیونیست ها شد. بنابراین، هر نوع تحلیلی از تحولات اخیر عراق باید توجه کافی به این دو گناه بزرگی داشته باشد که پارلمان عراق از نظر غرب، ارتجاع منطقه و اسرائیل مرتکب شده است.

از نظر آمریکا، استعمار اروپایی، عربستان و صهیونیست ها، دو گناه بزرگ در پارلمانی رخ داده است که توان تشکیل دولتی در عراق را دارد که این کشور را به سمت تحقق این دو هدف بزرگ یعنی خروج نیروهای آمریکایی از عراق و ممنوعیت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق دهد. تحقق این دو هدف بزرگ یقیناً می تواند برکات قابل توجهی برای منطقه در پی داشته باشد.

مقتدا صدر و طرفدارانش به مانند کسانی هستند که می خواهند در گردباد فوتبال بازی کنند و نه تنها در این شرایط توپ وارد دروازه نمی شود بلکه خود بازیکنان با گردباد نابود می شوند!

چه اندازه از این تحولات نامیمون در عراق را باید به مقتدا صدر و طرفدارانش نسبت داد و وزن مقتدا در جریان این تحولات چقدر است؟

دکتر سید جعفر قنادباشی: اما آقای مقتدا صدر و یارانش متوجه این صحنه نبودند. مقتدا صدر و طرفدارانش مثل کسانی هستند که در یک گردباد شروع به بازی فوتبال کرده اند در حالی که شرایط بازی وجود ندارد! زمانی که در گردباد بازی می کنید مسلماً نمی توانید گل بزنید! باد جلوی هر نوع پیشروی را می گیرد و توپ به آنجایی نمی رسد که شما قصد دارید! این گردباد نه تنها توپ بلکه می تواند بازیکنان یا نیروهای تحت امر شما را هم جابجا کند و این بسیار خطرناک است.

بنابراین، مقتدا صدر و طرفدارانش بدون توجه به این جریان و شرایط وارد رقابت گروهی و افزون خواهی شدند. سهم خواهی بدون توجه به جریانات بین المللی ای که در صدد توقف روند دولت سازی در عراق هستند و خواستار عراقی بدون دولت هستند. سالهاست که آمریکا و ایادی اش خواستار تجزیه عراق و تشکیل مناطق بدون دولت در داخل این کشور است. این خواست امروز و دیروز نیست. این پروژه سالهاست که در جریان است.

دو موضوع ساختار سیاسی و امنیت عراق بعد از سقوط صدام به صورت افتان و خیزان توانسته حفظ شود و در حال تکمیل است. نابودی دولت و امنیت عراق سال ها در دستور کار غرب بوده است. این گرداب از سال ها پیش تدارک دیده شده بود و منتظر یک کاتالیزور بود.

آقای مقتدا صدر جرقه را زد و به عنوان کاتالیزور عمل کرد. شاید شرایط کنونی عراق را بشود با شرایط افغانستان قبل از استقرار طالبان در دهه ۱۹۹۰ مقایسه کرد. قبل از ورود طالبان به افغانستان، دو گروه در آن زمان با همدیگر بر سر سهم خواهی قدرت در چالش و درگیری بودند. طالبان آمد و زمام امور را گرفت و آن دو گروه تازه متوجه شدند که چه اشتباه بزرگی را مرتکب شده اند!

در عراق امروز، آقای مقتدا صدر متوجه گرداب بزرگی که عراق را فرا گرفته نشد! وارد سهم خواهی شده است و متأسفانه این سهم خواهی در بسیاری موارد جنبه شخصی دارد و این موضوع شرایط را برای انگلیسی ها و آمریکایی ها مهیا کرد تا سناریوی مد نظر خودشان را پیش ببرند.

با این کار، عراق در لبه پرتگاه سقوط از یک مردم سالاری نیم بند به قهقرای دیکتاتوری قرار گرفت. به نظر می رسد امروز شرایط عراق قابل مقایسه با شرایط مصر زمان اخوان ها بعد از حُسنی مبارک شده است! اگر یادتان باشد، همین آمریکا و ارتجاع منطقه، دموکراسی نیم بند مصر را از میان بردند و با کودتای نظامی، یک نظامی به نام السیسی را دیکتاتور این کشور قرار دادند.

مقتدا صدر متوجه نیست که قدرت های بزرگ و استعمار در صدد از میان بردن دولت و امنیت عراق برای تشکیل کشوری بدون دولت مهیای یک کودتای نظامی است و تحرکات او و طرفدارانش چه خدمتی به آمریکا و ایادی اش برای تحقق این هدف کرده است.

متأسفانه، تحرکات آقای مقتدا صدر و طرفدارانش در اصل بازی در گردبادی است که جز نابودی بازیکنان را در پی ندارد!