در چند سال گذشته اکثر جامعه‌شناسان عقیده داشتند که ایران در بحران جمعیتی و سالمندی قرار دارد. این موضوع حتی از طرف نهادهای بین‌المللی نیز به کشور گوشزد شد اما در این بین کمتر تفاوت گزاره‌هایی چون «فرزندآوری» و «فرزندخواهی» جهت رفع مشکل در نظر گرفته شده است.

 

فاصله میان فرزندآوری و فرزندخواهی

مطابق با داده‌های پیمایش زندگی خانوادگی در سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، هر خانم ایرانی تمایل به داشتن ۲تا۳ فرزند دارد. گاهی اینطور نمایش داده می‌شود که زنان اروپایی یا آمریکایی تمایل بیشتری به داشتن فرزند و تشکیل خانواده دارند، اما همین آمار می‌گوید وضعیت فرزندخواهی خانم‌های ایرانی در جهان بسیار مناسب‌تر از خانم‌های آمریکایی و اروپایی است. چرا که فقط ۰/۵ درصد زنان ایرانی تمایلی به فرزندآوری ندارند.

اما در طرف مقابل وقتی آمار ۹۹/۵ درصدی تمایل به فرزندآوری را با میزان موالید مقایسه می‌کنیم، این نتیجه به دست می‌آید که زنان ایرانی بیشترین فاصله را بین «فرزندخواهی» تا «فرزندآوری» دارند.

افزایش ۳۰۰درصدی پیری!

داده‌های پیمایش زندگی خانوادگی در ایران می‌گوید که ۵۰درصد زنان متاهل ایرانی یا فرزندی ندارند یا فقط یک فرزند دارند. این درحالی است که ایران طی ۳۰سال آینده، افزایش ۳۰۰درصدی پیری را تجربه و کاهش یافتن تعداد فرزندان مشکلات بسیار زیادی را متوجه جامعه خواهد کرد. اما چرا برای زنان ایرانی فاصله زیادی بین فرزندخواهی و فرزندآوری وجود دارد؟

چالش‌های ذهنی مادران

پیمایش زندگی خانوادگی در ایران می‌گوید که علت فاصله زیاد بین فرزندخواهی وفرزندآوری زن ایرانی « نگرانی برای آینده فرزندان» است. پاسخگویان در این پیمایش به گزاره‌هایی مثل « چالش ذهنی آینده فرزندان» و «عدم اطمینان به شیوه زیست جاری در جامعه»  را به عنوان نگرانی‌های خود برای به دنیا نیاوردن بچه، یاد کرده‌اند.

تاخیر در فرزندآوری

تاخیر در فرزندآوری هم از عواملی است که به عنوان یک خرده فرهنگ اشتباه میان خانواده‌های ایرانی جا افتاده است. زوجین معمولا در سالهای اولیه ازدواج تمایلی به فرزنددار شدن ندارند و طبق برخی آمارها میانگین فاصله ازدواج تا تولد اولین فرزند در بین زوجین ایرانی، ۵سال است. حجیه رازقی، دانشیار جمعیت ‌شناسی مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور در نشستی با اشاره به این موضوع گفت: « زنان با تحصیلات دانشگاهی و زنان شاغل و زنانی که در سال ‌های اخیر ازدواج کرده‌ اند، تأخیر در فرزندآوری را بیشتر از سایر گروه ها تجربه می کنند.»

این پژوهشگر حوزه جمعیت درباره فاصله ازدواج تا زمان تولد اولین فرزند در شهرهای مختلف گفت: « میانه فاصله ازدواج تا زمان تولد اولین فرزند در شهر تهران، ۳۳ ماه و میانه فاصله زمان تولد اولین فرزند تا تولد دومین فرزند ۸۴ ماه در مطالعه مورد بررسی بوده است. در یک فاصله ۱۲۰ ماهه (۱۰ سال از زمان ازدواج)، ۷ درصد از زنان بی ‌فرزند باقی مانده و در یک فاصله ۱۲۰ ماهه (۱۰ سال)، از زمان تولد اولین فرزند ۷۰ درصد زنان به فرزند دوم رسیده اند. به‌عبارتی ۳۰ درصد از زنان تک فرزند باقی مانده اند. با افزایش فاصله ازدواج تا تولد اول، فاصله تولد دوم نیز افزایش یافته که می‌تواند ناشی از کاهش قابلیت باروری در سنین بالاتر باشد.»

«باروری پایین» با «افزایش سن ازدواج»، «افزایش فاصله بین موالید» و «تأخیر در فرزندآوری» مرتبط است و بخش مهمی از کاهش آهنگ رشد جمعیت کشور به افزایش سن ازدواج و سن فرزندآوری مربوط است که لازم است در سیاست‌های جمعیتی به این امر توجه کافی شود. اگرچه در جامعه ما و شهر تهران، ترجیحات باروری، بیشتر از دو فرزند است، با این‌حال زنان در بستر باروری پایین شهر تهران، فرزند دوم خود را با تأخیر به ‌دنیا می‌ آورند که این رفتار می‌تواند تأثیر منفی بر باروری کامل شده زنان داشته باشد و  در صورت فقدان سیاست های مطلوب در راستای افزایش فرزندآوری، به باروری پائین ‌تر نیز منجر خواهد شد.

رواج تک فرزندی در جامعه

محمد اسماعیل اکبری مشاور عالی وزیر کشور، اردیبهشت امسال با اشاره به بحران اصلاح ساختار جمعیت و سلامت عمومی گفت: تنها در مدت چهار سال جمعیت مولد از ۷۰ و نیم درصد به ۶۳ درصد کاهش یافته است.

وی با بیان اینکه اگر اصلاح جمعیتی صورت نگیرد کشور با بحران جمعیتی مواجه می‌شود گفت: تصور این است که یکی از موضوعاتی که بیشتر خانواده‌های تک فرزند مطرح می‌کنند، مسئله مالی برای فرزند بیشتر است. اما تحقیقات این را تائید نمی‌کند چرا که اگر اینگونه بود باید خانواده مرفه و سرمایه دار ایرانی تعداد زیادی فرزند داشته باشند. مطالعات نشان می‌دهد تک فرزندی نتیجه هر عاملی باشد، تغییر بنیادینی نه تنها در ساختار جمعیت‌شناختی و روند اجتماعی شدن خانواده‌ها بلکه در جنبه‌های مختلف عملکردی و همه ابعاد شخصیت فرد در آینده ایجاد می‌کند.